28- دایره ی خمر تو از حلقه ها می در گذرد
در تخت ها مرتب که باد می زند
و اصول پا شده ی شکل گردشی در دیواره ها تو آفتاب می اندازد
با گونه ای
عصر سوار بر عابر چرخ است در سر
به تکان و ما توان
دریده ی شب از چراغ های وسط راه می رسد در رکاب
نمی شنوم جز باد بو تو
با جهت ما سوا به ما دو راه داشته باش گرد
دوست ات تو داشته باش
با تلخ زرد رنگی روسری می سَرَد
می دَرَد از دو بازوی تو تنگ
به گستر
فراخی به فراخ نمی رسد وادی تشک
تیغ در کش
سر و رو ریخته کند
فکر به ما کند -
از مج موعه ی دوم که در زودی برس اد با نامیه
قِ یِ اَ دار و رار نه این بود هر چه بی نم تو بی نم
هر ویرانه نشانی از غیابِ انسانی است / که حضور انسان / آبادانی است
برگ در انتهای زوال می افتد و میوه در انتهای کمال
بنگر که چگونه می افتی
چون برگی زرد یا سیبی سرخ ؟
---------------------------------------------------------
بکاریم نهالی سر هر پیچ کلام ...
آه بله ...
به نام او که از هر تاریکی عریان است
مکتب اصالت واژه با تاکید بر پارادایم اصلی عرفان ایران زمین (شریعت طریقت حقیقت) و تئوریزه کردن این اصل روش شناختی در پیکره ی ادبیات جهانی خواهان رهانیدن واژه از چارچوبه های خودساخته ای است که به جای آسان تر کردن تعالی،واژگان را اسیر کرده اند.
به بیان حضرت مولانا:آب در کشتی هلاک کشتی است/آب اندر زیر کشتی پشتی است
به این معنا که وسیله ها را نباید آنقدر قداست بخشید که هدف شوند،شعر و داستان و شیوه های سرایش وسیله ی تکامل ادبی اند نه هدف!
ما نباید آزادی واژه را فدای حرمت قالب ها و شیوه های سرایش کنیم چون با این کار پاها را بریده ایم که اندازه ی کفش ها شوند
خوب شروع شود و لحظه فکر کردم با کشیری دیگر روبرویم که از پوسته زبان فریبنده گذشته اش در آمده اما ....
نه
باز گشت با واژه های قدیمی اش و بازیهای قدیمی
کشمیری عزیز:
جور دیگر باید ...
بای
س ل ا م
به روزم و منتظر گرامی
خوب تایپ نشده ساجده چرا؟
ما که چیزی نفهمیدیم اما مطمئنیم قشنگه!
سلام عزیز
بعد مدتها...
با شعری تازه در سایت عروض
صمیمانه منتظرتان هستم:
http://www.arooz.com/mag2/1387/03/post_161.php#more
اینا فعلا تشریفاتمان را آوردیم ولایت مربوطه. تا سی ام هستیم خدمتشان. برنامه ای تدارک دیدید خبرمان کنید. لطفا.
حتمن مجموعه ی دومت که درومد خبرم کن
به روزم
سلام
کتابت چاپ ؟
خشحالم
خسته نه از دماوند
با یک شعر به روزم
از اینکه به من سرزدید خیلی ممنونم
برمیگردم
و باز نظرمو راجع به پستتون می نویسم .
خوشحال میشم اگه به وبلاگ شعرم هم یه سری بزنید .
بازم ممنون که عکسم رو دیدین و شعرش رو هم خوندین
بار اول که به وبلاگه عکسم سر زدید
به خودم گفتم خواسته با این نوع تایپش اذیتم کنه و کمی عصبی شدم
بعدن که به وبلاگتون سر زدن و کمی بیشتر خوندم فهمیدم
که نه
من روی هیچ نوع نوشته ای این جوری توو فکر نمی رم
راجع به آخرین پستتون و حسم نسبت به اون
و یا تصویرهایی که توو نوشته من دنبالشم
بعدن بر می گردم و مینویسم
خان ام کش میر یه عزیز
من فکر می کنم
شما با این نوع تایپتون باعث خلاق شدنه ذهن میشین
مس الن
با این جور نوشتن
سمت راست مغز مجبوره یه کم فعال بشه و خلاقیت گل بندازه رو کاغذ
مرسی که به من سر زدین
دوباره بر می گر دم و
می خان ام ات .
سلام
سایت بسیار خوبی دارید شعرها خوبند و عکسها عالیند
از عکس جناب آقای روح الله بلوچی خیلی خوشمان آمد خیلی عالی شده خسته نباشید
به ما هم سر بزنید با دو کار جدید به روزیم
منتظر انتشار متن جلسه نقد کتابت شدیم هر چه
...
اما نه
انگار جهان مجازی را مهم نیست برای اسم از بس شد از اینترنت افتاد تو کتابخانه ها ...
بنویسش و آن جلد پر از گلبولهای قرمز را زنده کن
بای
جرقه ی گلوبولی از تو افتاد که افتاد - باشد برای فرستی که دست به گیر اد -
با پیگیری های شبانه روز دوستان گمنام صاحب دو وبلاگ افشاگر مشخص شد......
قصد داریم برخوردی نکنیم جز به شیوه خودش.
اتونومی شعرت را دوست داشتم اگر شعر را اجرای زبانی بدانیم...حرف بسیار است حالا!
موفق باشید
و این بود سرانجام مردی که حقیر حقیر حقیر بود.
منم به روزم بیا زیبا بود بمب کلمات
سلام سری بزن